دانش‌آموخته دانشگاه تهران - ۱۱

دکتر هادی بهرامی احسان: دانشگاه در تقاطع تأمین‌کننده همه نیازهای یک تحول اجتماعی است/ دانشگاه امروزی با کارکرد واقعی خود فاصله دارد/ دانشگاه تولیدکننده ارزش‌های اخلاقی است

۰۸ مهر ۱۴۰۰ | ۲۰:۲۱ کد : ۲۱۵۹۹ سخنرانی‌ها
تعداد بازدید:۵۱۷
دفتر ارتباط با دانش‌آموختگان دانشگاه تهران: دبیر دفتر هم‌اندیشی نخبگان گفت: دانشگاه نه تنها عقبه قدرتمندی در تولید همه نیاز‌های توسعه است بلکه حتی تولید‌کننده توسعه ارزش‌های اجتماعی است.
دکتر هادی بهرامی احسان: دانشگاه در تقاطع تأمین‌کننده همه نیازهای یک تحول اجتماعی است/ دانشگاه امروزی با کارکرد واقعی خود فاصله دارد/ دانشگاه تولیدکننده ارزش‌های اخلاقی است

دکتر هادی بهرامی احسان، دبیر دفتر هم‌اندیشی نخبگان و اساتید دانشگاه، استاد دانشکده روان‌شناسی و علوم تربیتی و دانش‌آموخته دانشگاه تهران در چهارمین نشست علمی دانش‌آموختگان دانشگاه تهران با موضوع «دانشگاه و جهاد علمی»، گفت: برای اینکه مقصود خود را منتقل کنم، عبارت دانشگاه و جهاد علمی را از هم تفکیک می‌کنیم.

مفهوم دانشگاه یک مفهومی است که سابقه بسیار طولانی دارد، اگرچه بازهم تلاش بر این است که خاستگاه دانشگاه را با تعاریف جدید به کشورهای اروپایی و انقلاب‌های علمی بعد از رنسانس نسبت دهند، اما در جامعه ما مخصوصاً در سنت ایرانی و تاریخ مشرق‌زمین، نهادهای پایدار و با ثباتی بودند که مسئولیت انتقال دانش و پژوهش را بر عهده داشتند؛ با پذیرش دانشجو نقش با اهمیتی در توسعه علم ایجاد کردند. سابقه این موضوع در مصر، چین، هند و ایران باستان وجود دارد و علاقه‌مندان می‌توانند به کتاب‌های نوشته شده در این حوزه مخصوصاً کتاب تاریخ تمدن نوشته گوستاو لوبون بود، مراجعه کنند.

سابقه این موضوع در مصر، چین، هند و ایران باستان وجود دارد و علاقمندان می‌توانند به کتاب‌های نوشته شده در این حوزه مخصوصاً کتاب تاریخ تمدن نوشته گوستاو لوبون، مراجعه کنند.

دانشگاه در شرایط امروز متأسفانه به‌خوبی تعریف نشده و شاید درک، انتظار و توقعی که از آن وجود دارد، با کارکرد واقعی و حقیقی خود تفاوت قابل‌توجهی دارد.

به‌صورت سنتی تا قرن ۱۹ در منابع وقتی مراجعه می‌شود، انتظار از دانشگاه این است که دانشگاه مسئول آموزش و پژوهش به‌صورت تخصصی است و بر اساس آن نخبگانی را تربیت می‌کند که آوانگاردهایی هستند که با سِمَت‌های مربیگری، نسل‌های بعد از خود را تربیت کنند و کنش اصلی دانشگاه اختصاص به خروجی و تولید ویژه‌ای به نام پرورش نخبگان دارد‌؛ تا قرن ۱۹ که متأسفانه این دیدگاه غلبه داشت، آرام‌آرام مسائل اجتماعی ضرورت‌های جدیدی را پیشروی محققان، مسئولین اجتماعی قرار داد که آیا دانشگاه با اکتفای این مسئولیت می‌تواند همه نیازهای جامعه را برآورده کند؟ یا با یک تغییر ساختاری، محتوایی و روشی باید بتواند فعالیت جدید و متناسب با اقتضائات جامعه انجام دهد؟

گفته می‌شود این دیدگاه که تا اوایل قرن ۲۰ ادامه داشت، آغاز آن آرام‌آرام در آمریکا شکل گرفت و دیدگاه نوین نسبت به دانشگاه آغاز شد و این بود که نمی‌توان انتظار داشت که دانشگاه نقش سنتی تربیت و پرورش نخبگان را در دستور کار داشته باشد و ضروری است تا به مسائل اجتماعی پیرامون خود نیز توجه داشته باشد.

علی‌رغم این نگاه به دانشگاه، هنوز جایگاه و خواستگاه دانشگاه با واقعیت فاصله زیادی دارد، حتی اگر دانشگاه را با این تعریف جدید مسئول حل مسائل اجتماعی بدانیم اما باز تعریفی محدود و مشکل‌زاست.

دانشگاه بر اساس تعریف نو که وجود دارد، در خط مقدم پیشرفت و توسعه است در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، صنعتی و همه این توسعه‌ها نیازمند یک عقبه خردمندانه و دانشمندان باتجربه است تا بتوانند همچنین توسعه‌ای را ایجاد کنند.

نهاد دانشگاه فقط به‌عنوان توسعه علم و پرورش‌دهنده نخبگان مطرح نیست و نیازمند یک توسعه مفهومی در معنای دانشگاه است.

دانشگاه نه‌تنها عقبه قدرتمندی برای پاسخگویی به نیازهای توسعه است، بلکه حتی تولیدکننده ارزش‌های اجتماعی هم هست.

دانشگاه‌ها در راستای حل مسائل اجتماعی گام بردارند

دکتر بهرامی در ادامه بیان داشت: گاهی به‌اشتباه برخی تصور می‌کنند که نهادهای آموزشی مسئولیتی در قبال ارزش‌های اخلاقی و فرهنگ اجتماعی ندارند و مسئولیت اصلی آنها توسعه دانش است که این غفلت بسیار بزرگی است که با نادیده‌گرفتن این موضوع، بخش بزرگی از ظرفیت‌های اجتماعی را در جریان رشد اجتماعی از یک نسل به نسل دیگر از دست می‌دهیم.

بخش بزرگی از مفهوم دانشگاه با تعلیم‌وتربیت به‌معنای حقیقی کلمه گره‌خورده و نادیده‌گرفتن این مسئولیت برای دانشگاه، ظلم بزرگی است.

از دیگر وظایف دانشگاه، حل مسائل اجتماعی است، وقتی از دانشگاه صحبت می‌شود باید از برداشت سنتی و کهنه که از پیش مطرح بود، دوری کرد زیرا کاملاً اشتباه است.

یکی از مسئولیت‌های بزرگ دانشگاه به‌عنوان مهم‌ترین نهاد تراکم نخبگانی در جامعه، حل مسائل اجتماعی است.

هیچ نهادی در جامعه به‌اندازه دانشگاه متراکم از نخبگان، اندیشمندان و دانشمندان نیست و عقل ایجاب می‌کند از آنها برای حل مسائل اجتماعی استفاده شود.

مسئله دیگری که وجود دارد، دانشگاه در تقاطع تأمین‌کننده همه نیازهای یک تحول اجتماعی است. اگر مراد قلبی خود را بیان کنم: شاید زمانی که انقلاب توسط نیروهای انقلابی انجام شد و آرزوی آنها با تغییر در ساختار نظام سیاسی شاهنشاهی فاسد، ایجاد یک فضای جدید برای تغییر در همه بدنه اجتماعی بود! اما شاید اکنون این یک دریافت ساده‌انگارانه‌ای باشد؛ چراکه تغییر و انقلاب به معنای حقیقی کلمه یک فرایند مستمر است که بر اساس آن مجموعه‌ای از رفتارها، باورها و روش‌ها درون‌سازی می‌شود و بر اساس آن شکلی از تحول ساختاری سامان پیدا می‌کند و این نیازمند تعلیم‌وتربیت مستمر است.

با درک این نگاه، متوجه می‌شویم که دانشگاه مهم‌ترین جبهه انقلاب می‌شود.

در آن زمان جبهه‌های ما محل ساخته شدن انسان‌های فرهیخته و با‌ارزشی بود که از همه چیز خود برای تأمین مقاصد اجتماعی گذشتند و الان هم دانشگاه باید این نقش بزرگ را ایفا کند.

اکنون جایگاه و خواستگاه دانشگاه تغییر کرده و خط مقدم تغییر است و جایگاه آن، تولیدکننده ارزش‌های اجتماعی است.

جهاد، نگاهی ویژه به واقعیت‌های اجتماعی است

استاد دانشکده روان‌شناسی و علوم تربیتی ادامه داد: مسئله بعدی ما مفهوم جهاد است، وقتی از جهاد سخن می‌گوئیم از یک مفهوم گفته می‌شود که این تعابیر در ذهن می‌آید؛ جهاد یک انتخاب است، جهاد یک نگاه ویژه به واقعیت‌های اجتماعی بر اساس نیازهای جاری جامعه است، پس حتماً هوشمندی در جهاد باید لحاظ شود.

اگر گفته می‌شود جهاد با نفس عالی‌ترین مرتبه جهاد است به معنی مراقبت و نگاه هوشمندانه به تمام حالات انسانی است. پس بخش هوشمندانه بودن فعالیت، رکنی از ارکان جهاد است.

دومین ویژگی؛ فرارونده است، یعنی در جهاد نباید فعالیت متعارف و معمولی که در همه ایام انجام می‌شود، انجام دهید، جهاد یک رویداد، اتفاق و فعالیت ویژه اختصاصی و غیرمتعارف است و نیازمند این است که از شرایط معمول فاصله گرفته و بالا برویم.

علاوه بر اینها جهاد یک ویژگی بنیادی دارد که فصل خطاب جهاد این است که در جهاد یک انگیزه و نیتی دارید که با نیت‌های متعارف و معمول متفاوت است، هر فعالیتی که نتیجه آن معطوف به من و ارضای نیازهای من باشد جهاد تلقی نمی‌شود. یک فعالیت معمولی است که می‌تواند حتی واجب باشد. مثل اینکه اگر بخواهم زنده بمانم باید تلاش کنم، برای خانواده‌ام کار کنم؛ به این جهاد گفته نمی‌شود.

نتیجه این است که جهاد یک فصل ویژه دارد؛ انگیزه و نیت در فعالیت جهادی معطوف به تأمین یک ارزش بنیادین است و آن این است که من برای خودم کار نمی‌کنم و برای دیگری کار می‌کنم؛ نه‌تنها من برای دیگری کار می‌کنم بلکه برای دیگری فقط به‌خاطر خود دیگری کار نمی‌کنم، بلکه به‌خاطر دیگری به دلیل ارتباط با خدای تعالی و ارزش‌های والا و آخرت‌گرایی است که کار صورت می‌گیرد. نهایتاً جهاد را با سه ویژگی می‌شناسم؛

هوشمندانه است، فرارونده است و دارای ارزش‌های متعالی است. به عبارت دیگر ناظر بر فعالیت‌های سخیف، پیش پا افتاده و مبتذل نیست.

این ترکیب بین دانشگاه و جهاد می‌شود.

در محیط دانشگاه عمده‌ترین فعالیت، تعلیم و تربیت است.

دانشگاه علاوه بر توسعه علم و دانش، باید جهادی رفتار کند

دکتر بهرامی تصریح کرد: اگر الان حتی یکی از این کنش‌ها که توسعه دانش و علم است مدنظر قرار دهم، ترکیب بین دانشگاه جهادی و علم خواهد شد دانشگاهی که به مسائل جامعه‌اش توجه دارد، دانشگاه‌هایی که خودخواهی، خودپرستی، مقام‌ها و رقابت‌های نادرست و ناسالم را به رسمیت نمی‌شناسد و علم را نه برای علم بلکه برای رشد، تعالی، رستگاری و فضیلت‌های اخلاقی در نظر می‌گیرد و نه‌تنها علم را توسعه می‌دهد برای اینکه جامعه‌اش در رفاه باشد، بلکه در تلاش است تا برای بشریت شرایط جدید زندگی مهیا کند که درگیر فقر نباشد، درگیر جنگ نباشد، درگیر نامردمی‌های بی‌عدالتی که الان در جهان شاهد هستیم نباشد و بتونه این فعالیت را انجام دهد.

اگر بتواند همچنین اتفاقی را ساماندهی کند، می‌تواند یک دانشگاه با رویکرد جهادی باشد. به‌عنوان‌مثال،

چگونه امکان دارد دانشگاه چنین فعالیتی را انجام دهد؟ چگونه دانشگاه می‌تواند هوشمندانه و فرارونده دانشجویانی را تربیت کند که فراتر از خود به ارزش‌های انسانی و انقلابی خود توجه می‌کنند؟

جمع بین مفهوم جهاد و مفهوم کارکرد دانشگاه، تحقق آن در رفتار اجتماعی و مسئولیت اجتماعی معلم، ظاهرشدن در صحنه دانشگاه به‌عنوان یک معلم و مربی تمام‌قد در تمام ابعاد اجتماعی است.

جامعه با فضیلت در راستای نهاد آموزشی با فضلیت رخ می‌دهد

دکتر بهرامی ادامه داد: اشتباه است اگر فکر کنیم جامعه‌ای به فضیلت‌های اخلاقی می‌رسد بدون اینکه ما نهاد آموزشی با فضیلتی داشته باشیم.

امکان ندارد فقر، فساد و بی‌عدالتی در یک جامعه ریشه‌کن شود بدون اینکه دانشگاهی منزه، پرهیزکار، درستکار، مسئول و حساس نسبت به مسائل اجتماعی باشد.

امکان ندارد یک جامعه به یک تحول بنیادین اخلاقی، اجتماعی و علمی برسد بدون اینکه نهادهای آموزشی آن و تعلیم‌وتربیت واجد این ویژگی‌ها باشد.

در نتیجه دانشگاه نیازمند یک جهاد مستمر است. جهاد برای بازتعریف مسئولیت‌های خود، بازتعریف موقعیت اجتماعی خود و ایجاد یک فضای کارآمد، هوشمند، دقیق، پرکار و فضیلت‌گراست. دانشگاه جهادی این‌گونه محقق خواهد شود. اگر این جهاد در درون دانشگاه اتفاق بیفتد، محصول آن دانشگاه جهادی می‌شود که فقط توسعه دانش هدف آن نیست و خود آن فضیلت‌گرا، آرمان‌گرا، عدالت‌گراست و آنها را توسعه می‌دهد، در نتیجه عبور از این شرایط، از یک دانشگاه ایستا به یک دانشگاه پویا، نیازمند یک جهاد است و در این صورت جهاد می‌شود دانشگاه و دانشگاه می‌شود جهاد.

دکتر بهرامی احسان در پاسخ به سوال یکی از اساتید مبنی بر اینکه عضو هیئت علمی در راستای ایجاد دانشگاه جهادی چه وظیفه‌ای دارد، گفت: بر اساس موارد ذکر شده و باتوجه به شرایط اجتماعی خود، یک استاد اگر خودش بخواهد برنامه‌ریزی و حرکت کند و نگاه جهادی داشته باشد باید دید که چه کارهایی می‌تواند انجام دهد؟

بر اساس یک تجربه شخصی خود، متأسفانه به دلایل متعدد امکان اینکه به‌صورت منظم در یک طرح مشترک برای تحقق اهداف اجتماعی در کنار هم یک بازی سیستماتیک و منظمی را به سرانجام برسانیم، توفیق زیادی نداشتیم. شاید پیشینه تاریخی ما اجازه نداده که در کنار همکار تیمی را تمرین کنیم و آموزش‌وپرورش و دانشگاه ما به این طبل فردگرایی ما کوبیده است و غالباً افراد هستند که بیشترین کفایت و کارآمدی را در فعالیت‌های فردی خود دارند.

هر فردی اگر بخواهد برای خود در این چارچوب برنامه‌ریزی کند و نگاه جهادی داشته باشد؛

اولین و مهم‌ترین نکته این است که: یک معلم هرگز نباید رشد و توسعه فردی خود را متوقف کند، اگر ما شغل معلمی را به‌عنوان یک فعالیت علمی اقتصادی ببینیم به‌سرعت ظرف چند سال نه‌تنها از چرخه تولید علمی ناب خارج می‌شویم بلکه کمترین بهره را به دانشجویان می‌رسانیم.

نگاه جهادی در حوزه علمی به خود، یعنی اینکه من نگاهم باید متفاوت‌تر از دیروز باشد و یاد بگیریم، یاد بدهم و درجه اول خودم را مخاطب یادگیری خودم قرار دهم. در درون آن یک آموزه بسیار مهم قرار دارد؛ تربیت توقف‌ناپذیر است، انسان اگر از نگاه تربیت خود دور شود، قافیه را خواهد باخت و از بین خواهد رفت.

چهارمین نشست علمی دانش‌آموختگان دانشگاه تهران با موضوع «دانشگاه و جهاد علمی» با حضور دکتر فاطمه نصرتی، رئیس دفتر ارتباط با دانش‌آموختگان (مدیر پنل) و سخنرانی دکتر سیدمحمد حسینی، معاون پارلمانی ریاست جمهوری، دانشیار دانشکده الهیات و معارف اسلامی و دانش‌آموخته دانشگاه تهران، دکتر هادی بهرامی‌احسان، دبیر دفتر هم‌اندیشی نخبگان و اساتید دانشگاه، استاد دانشکده روان‌شناسی و علوم تربیتی و دانش‌آموخته دانشگاه تهران به‌صورت مجازی برگزار شد.‌‌‌‌‌‌‌

کد تحریریه : ۱۰۰/۱۰۱/۱۱۵

کلید واژه ها: دانشگاه جهادی جهاد علمی دفتر ارتباط با دانش‌آموختگان نشست چهارم


نظر شما :

توجه! لطفا دیدگاه خود پیرامون این مطلب را در این قسمت درج نمایید و برای ارسال سایر درخواست ها و پیام ها به بخش تماس با ما مراجعه فرمایید.